کدام پذیرش؟

شاید این اخبار را بسیاری از هموطنان در صدر خبرهای داغ کشور مان شنیده باشید که « قبولی صد درصدی دانشجویان هزاره دای کندی در امتحانات کنکور امسال...»! 

از شنیدن این خبر چه حسی به شما رخ داد؟ لابد-مثل خودم- خوشحال شدید که خدا را شکر مردمی که به جرم نژاد شان روزی از حق شرکت در کنکور و رفتن در دانشگاههای حتی افغانستان محروم بودند امروز که درسایه دموکراسی ایجاد شده در سایه حمله آمریکا و متحدانش بوجود آمده هی دارند در امتحانات سالانه پذیرش دانشگاه [کنکور] پشت سرهم رکورد میزنند و رکورد میشکنند! و امسال نیز از یک ولایت هزاره نشین همه داو طلبان آن در دانشگاه پذیرفته شده اند! البته بسیاری از ما در نگاه اول توجه نداریم که این در بوق و کرنا کردن اینگونه اخبار از طرف دولت نژاد پرست کرزی چه معنا و مفهومی دارد؟ و چرا با اینکه در کنکور امسال چند ولایت من جمله جوزجان نیز از چنین مقامی برخوردار بوده است فقط ولایت دایکندی چنین زبان زد همگان میشود؟ 

با اینکه توصیه میکنیم ما نباید خیلی و سواس بخرج دهیم این را نیز باید مدام در ذهن داشته باشیم که چنین تبلیغاتی ممکن است از طرف تیم بین المللی تریاک فروشان طالب نما یا همان طالبان کراوات پوش! برای خاطر بخواب بردن ما انجام گیرد. گیرم که در چند سایت و وبلاگ هزارگی نیز انتشار یافته باشد. زیرا آنچه در قبولی در امتحانات کنکور مهم است و باید در ارزیابی های مان مورد توجه جدی قرار گیرد مساله پذیرش تنها نیست بلکه رشته های پذیرشی است. 

رشته هایی که دانشجویان هزاره در آن پذیرفته شده اند کدام هایند؟ آیا در رشته های کلیدی نیز ما دانشجو داریم؟ با توجه به استعداد فوق العاده دانشجویان هزاره و با عنایت به این امر که در انتخاب رشته هرکسی تلاش میکند کلیدی ترین رشته ها را انتخاب کند آیا دانشجویان ما در رشته هایی چون طب؛ و... قبولی شده اند یا در رشته هایی که چندان خریدار و طرفدار ندارند؟ مانند تربیت معلم و... که چند سال پیش وقتی چنین رشته هایی برای آنانیکه رد شده بودند پیشنهاد می شد نیز- حتی برای حفظ آبروی ظاهری شان- مورد تایید و قبول داو طلبان قرار نمی گرفت. البته این سخن از دیدگاه شرکت کنند در کنکور مطرح میشود و نه از نگاه ایده آل گرایانه و یا ارزشی؛ تا گفته شود رشته تربیت معلم از رشته های اساسی است و تعلیم نیز در متون دینی مورد تاکید بسیار قرار گرفته است. 

حال با توجه با دیدگاه داو طلبان و نحوه انتخاب رشته شان که برای بسیاری از ما شناخته شده است مبتوان پرسید که دانشجویان رکورد شکن هزاره در رشته های مورد نظر شان پذیرفته شده اند یا در رشته هایی که گاهی نبود داو طلب مسئولان را وادار به ارسال و پذیرش دانشجو در چنین رشته هایی میکند؟ 

اگر اینها در رشته های مورد نظر که از آنها تحت عنوان رشته های کلیدی یاد میشود مانند: طب؛ اقتصاد؛ انجنیری؛ و... پذیرفته شده باشند باید چنین چیزی را یک امر مبارک قلمداد کرد و به اینده ملک و مملکت امیدوار بود و چنین بخود تلقین نمود که کشور دارد بسوی عدالت اجتماعی و بسوی حاکمیت قانون و انسانیت در حرکت است. اما اگر چنین نباشد با توجه به اینکه فرزندان هزاره استعداد و توانائی بالائی در رقابت در عرصه های علمی را داشته و از قابلیت پذیرفته شدن در بهترین رشته مورد نظر شان برخوردارند؛ باید اعلام چنین نتایج و پذیرش ها را مشکوک دانسته و درواقعیت مساله شک کنیم و اینکه این همه داد وقال برای آن راه انداخته میشود تا ذهن ما را از وضعیت اسفبار «گزینش» بجای «پذیرش» به جا و راهی که می خواهند سوق دهند یعنی با اعلام چنین نتیجه های ظاهرا خوشایند تلاش کنند ما را از ظلمی که در زمینه گزینش های غیر منصفانه در رشته های کلیدی و مهم صورت میگیرد غافل کنند. 

این است سیاست. و در مقابل آن انصاف و انسانیت قرار دارد. ما باید در پی تحقق عدالت و انسانیت باشیم و نه سیاست چه آنکه دومی از دیر باز در وحشی ترین و غیر انسانی ترین چهره اش در کشورما حضور داشته است.

نظرات 1 + ارسال نظر

جالب بود من هم عنوانی در این موضوع زده ام ملاحظه نموده نظر بدهید.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد