مختارنامه یا خیالنامه ؟

داوود میرباقری، کارگردان مجموعه تلویزیونی مختارنامه، در گفتگویی که در تازه‌ترین شماره ویژه نامه سینما و تلویزیون "همشهری ماه"، چاپ شده در پاسخ به این سؤال که مشخصاً در مختارنامه، جاهایی که تخیل وارد کار شده کجاهاست؟ پاسخ داد: "یک نسبت هفتاد به سی؛ هفتاد درصدش تخیل است وسی درصدش تاریخی است. آن هفتاد درصدی که تخیل شده در تاریخ نیست و آن سی درصد همان چیزهایی است که در تاریخ نوشته شده است. یعنی شما مجموعه زندگی مختار را بخواهید پشت سرهم قرار دهید، شاید صد صفحه مطلب داشته باشید. درصورتی که من به هزار صفحه مطلب نیاز داشتم"! وی افزود: مختارنامه‌های موجود را خوانده ام؛ پر از مبالغه‌اند. من عمداً اسم سریال را گذاشتم مختارنامه که بگویم ما مختارنامه جدیدی پدید آورده‌ایم. این مختارنامه نسل ماست"! وی همچنین گفت: "برای من مهم نیست که قصه تاریخی است یا غیرتاریخی، مهم این است که قصه با باورها و معیارهایی که به واسطه دیدن و خواندن و تجربه کردن آموخته ام، سازگاری داشته باشد! اصول من همان اصول دراماتیک است"!  

اگر آنچه از خیال پردازی های رائج در تاریخ را به این گفته میرباقری اضافه کنیم، از مختار نامه چه چیزی میماند تا مدافع اعتبار آن باشد؟ آیا خوب نیست تاریخ پر ابهام گذشته را با این خیال پردازیهای خود، مبهم تر و مشوش تر و مغشوش تر نکرده و بگذاریم آیندگان دریچه روشنتر و باز تری برای انتخاب، فهم و قضاوت تاریخی داشته باشند؟ چه آنکه تاریخ و قضایای تاریخ آنچنان غبار آلود و ابهام دار هستند که به سختی میتوان در قضیه ای از قضایا داوری قطعی که هیچ حتی اطمینان بخش کرد! 

آیا وظیفه خردمندان و دلسوزان تاریخ پر فراز و فرود بشر نیست که از چنین خیال بازیها و بازیهای خیالین جلوگیری بعمل آورد نگذارند بیش از انچه در عصر جاهلیت بر تاریخ ما رفته است، در عصری که عنوان عصر نور عصر تسخیر فضا و عصر انفجار اطلاعات را یدک میکشد، بر آن روا داشته شود؟ و ایا اصلا کدام مرجع ذیصلاحی هست تا از تاریخ معتبر و اعتبار تاریخ دفاع کند؟

منبع

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد