پاکی و پاکان بالفطرة

چند روزی است که وقتی به انترنیت سر میزنم، خصوصا فیس بوک، اولین چیزی که نظرم را بخودش جلب می‌کند، کشتار هزاره‌های شیعه مذهب کویته پاکستان است. نمیدانم چرا حس غریبی به من دست می‌دهد؟ حسی که دیگر خودم هم نمی‌توانم تشخیص دهم از چه جنسی است؟ دارم نسبت به خودم و به هر که مثل خودم بد گمان میشوم، از بس که از اینگونه مجسمه‌های دو پا سخن زیاد و شعارهای ناب و عمل کم و اکثرا زشت و نا پسند شنیده و دیده ام.

البته شماری هم هستند که خوبند و کار خوب می‌کنند، اما این‌ها چقدر کم اند و چقدر خاموش! دنیا را خبر بد ترور، حمله و هجوم، استعمار و استثمار به انواع و اقسامش پر کرده است و ما مانده ایم و ادعای اینکه انسان بر فطرت پاک آفریده شده است و اگر... همچنان پاک خواهد ماند! آیا می‌شود روزی این ادعا به استدلالی نیز مزین شود؟ استدلال چه، که عملا نیز نشان داده شود.

راستی میگن آدم های بد کم اند، ولی غالب اند. این هم از معماهای زندگی است که باید بپذیری و گر نه با آن پیش‌فرضت مشکل پیدا می‌کنی. اینکه این کم‌ها چرا غالب اند و آن زیادها چرا ساکت و مغلوب، سئوالی است که اقلا من تاکنون نتوانسته ام ربط آن را با فطرت پاک و پاکیزه انسان پیدا کنم؟

اگر شما اطلاع پیدا کردید، ما را هم مطلع کنید.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد