مهدی و مهدویت

مهدویت، یکی از آموزه‌های مسلم و خدشه ناپذیر اسلامی بوده و بدین معنی است که روز و روزگاری که عرصه زندگی‌ی انسانی بر انسان‌ها تنگ شده و نا انسانهای ستمگر بر منابع قدرت و مراکز فرماندهی مسلط می‌شوند، تعلیمات اعتقادی، اخلاقی، تشریعی، و... دین نادیده گرفته میشود؛ فردی شایسته، خودساخته و «هدایت شده»‌ای دست به قیام زده، وضعیت نابهنجار اعتقادی، اجتماعی، اخلاقی، و... را سامان خواهد داد.
مهدوی
ت علی رغم شهرتی که داشت و بایستی تعریف و تصویر روشنی از آن در جامعه اسلامی شکل می‌گرفت، اما از همان آغاز کار با دو تصویر مختلف وارد عرصه اجتماع شد،
تصویر اول این لفظ را عنوان برای کسی می پنداشت که در آینده متولد شده، رشد یافته و قیامش را به سرانجام می‌رساند، تصویر دوم اینکه او متولد شده و مدتی را در انتظار و غیبت طولانی(کبری) بسر برده و سپس ظهور خواهد نمود. نمایندگان تئوری اول را اکثریت اهل سنت تشکیل می‌دهند و گویندگان نظریه دوم را اقلیت شیعه دوازده امامی. دسته اول به اطلاق روایات مهدویت استناد میکنند و گروه دوم نیز به روایاتی که از طریق بزرگان اهلبیت(ع) به آنان رسیده است و حتی تعدادی از آنها به خود پیامبر اکرم(ص) نسبت داده شده اند.

ادامه مطلب ...

نقدی بر کتاب اطلس اتنوگرافی اقوام افغانستان (غیرپشتونها)

نوشته‌ای از: حفیظ الله ذکی. منبع: کابل پرس 

چاپ ونشر کتاب "اطلس اتنوگرافی اقوام ساکن در افغانستان ( غیر پشتونها ) از سوی آکادمی علوم افغانستان با اعتراضات و انتقادات شدید مردمی مواجه شد. در پی همین اعتراض های مردمی رییس جمهور کرزی در جلسه عدلی و قضایی،بررسی مطالب و محتوای کتاب مزبور را در اجندای جلسه قرار دادند. در این جلسه مطالب کتاب اتنوگرافی از مصادق توهین به تمام ملت و اقوام افغانستان و بخصوص قوم هزاره دانسته شد و به تأسی از فقره 13 ماده 64 قانون اساسی، رییس آکادمی علوم افغانستان با سه تن از مسوولان آن به دستور رییس جمهور از وظایف شان برکنار شدند. در ضمن به لوی سارنوالی دستور داده شد، تا تحقیقات خود را در این زمینه به زودی آغاز و کسانی را که به نام علم و تحقیق به اقوام افغانستان توهین نموده اند، به پنجه قانون بسپارند. 

ادامه مطلب ...

اکادمی دروغ

اقدام نفرت انگیز شماری از اعضا آکادمی علوم در نشر کتاب «اطلس اتنوگرافی اقوام ساکن در افغانستان(غیر پشتون‌ها)»، علاوه بر اینکه ترکیب خاص اعضا و فعالین این نهاد به اصطلاح علمی-فرهنگی را آشکار می‌سازد، از چهره افرادی در درون این نهاد و نهادهای مشابه دولتی پرده بر می‌دارد که علی رغم بهره مندی مدام از انواع امتیازات مالی و مقامی، در دولت‌های مختلف چندین دهه أخیر و حتی بیش از یک سده اخیر، از احساس مفرط حقارت و خود کوچک بینی درونی رنج می‌برند.

بر اساس یافته‌های دانش روانشناسی جدید، هر نوع اهانت و توهین به دیگران در واقع نه یک کنش بلکه یک واکنشی است به احساسات و نگرش درونی افراد نسبت به خودشان. واکنشی که بصورت ناخودآگاه و به شکل فرافکنانه از نوع اهانت و عیب جوئی از دیگران و ناقص بینی و نقص سازی برای آنها، بروز می‌کند.
چیزی که این یافته‌های علمی را، عملا تأیید میکند، این است که ما در طول تاریخ هیچ نشانه‌ای از اینکه فرد/جمع صاحب کرامت و پایبند به شرافت و عزت انسانی، به تحقیر، توهین و عیب‌جویی دیگران بپردازد، در دست نداریم.
حال سئوال که باقی میماند اینکه: چرا گروهی که بظاهر از تمام امتیازات گروهی و فردی برخوردارند، به چنین روز، روزگار و وضع نابسامان و حقارت بار روحی-روانی مبتلایند که به اشکال مختلف به توهین و اهانت به دیگر اقوام و مردم هموطن و هم‌سرنوشت خویش می‌‌پردازند؟
به نظر می‌رسد این قبیل خود حقیر بینی‌های آگاهانه یا نا‌آگاهانه، امری است تکوینی که اصل خلقت و صاحب آن به کسانی حواله اش می‌کند که تمام هم وهمت شان صرف تاراج نان و نام و آبروی دیگران میشود؟ گروهی که با وجود تمام داشته‌های به‌حق و ناحقی که برای خود از راه‌های مختلف حیله و دروغ و پیمان شکنی، وطن فروشی، و... دست پا کرده اند، کمترین آن را برای دیگران تحمل نمی‌کنند. و همین‌که ببینند، چیزی بر داشته‌های یا امتیازات و حقوق مسلم دیگران و یا پیشرفت و ترقی شان افزوده شد، با تمام توان در تضیع و نابودی آن و در صورت ضرور خود افراد و جوامع اقدام می‌کنند. 

علی؛ مرد شرف، شمشیر و شهود

سیزدهم ماه رجب را روز ولادت امام علی(ع) شمرده اند و این یعنی اینکه در این روز روحی بزرگی چشم به جهان گشوده است که بعدا به الگوی خوبی برای تمام کسانی که می‌خواهند شرافت‌مندانه زندگی کنند، تبدیل شد. او مرد شرف گشت و شمشیر و شهود!
در شرافت علی همین بس، که هیچگاه هوس‌های شیطانی و موقت را بر کارهای بزرگی که تنها راه آرامش روح‌های بزرگ است، ترجیح نداد؛ و هرگز در کنار شکم‌های ...
گرسنه عصرش سیر نخوابید. او حتی همان نان ساده و ناچیزش را نیز با دیگر گرسنه‌گانی که در حول و حوش دار الحکومة او می‌زیستند، تقسیم ‌نمود. شرافتش به او غیرتی می‌داد که از هتک حرمت یک زن مسلمان چنان بخود بپیچد که از هتک حرمت یک زن ذمی (یهودی یا مسیحی) که در کشور علی و زیر سایه حکومت او بسر می‌برد.
شمشیر علی مشهورتر از آنست که نیاز به بیان داشته باشد، و تنها میتواند گفت که او و شمشیرش همه وسائل لازم هر جنگ و غزوه‌ای بود که به هدف پیروزی انجام می‌شد، و در تاریخ جنگهای صدر اسلام مورد مهمی نمیتوان یافت که بدون شمشیر او به نتیجه رسیده باشد.
شهودش نیز چنان بود که خودش هم بیتابانه می‌فرمود: «اگر پرده‌ها کنار رود، در یقینم افزوده نمی‌شود». او از ایمانی بر خوردار بود که محمد(ص) گونه اش می‌کرد و این مورد را نیز خودش نقل می‌کند که پیامبر به او فرموده است: «تو به مقامی رسیده‌ای که هر چه من می‌شنوم می‌شنوی و هر چه من می‌بینم می‌بینی، با این تفاوت که تو پیامبر نیستی».
این ویژگی‌های برجسته علی را از دو منظر اسلامی می‌توان دید: یکی نظرگاه شیعی یعنی اقلیتی حدودا 20٪ اسلامی که او را معصوم ‌میدانند و این اعتقاد مستلزم وضعیت خاصی برای ایشان است. دیگری نظرگاه اکثریت مسلمانان سنی که او را معصوم ندانسته و تنها فاضل‌ترین و یا یکی از فضلا صحابه می‌دانند. روشن است که نگاه دوم، گرچه آن مقام معصومانه را (با قطع نظر از اصل ثبوت و عدم آن) از او سلب میکند، اما بدون شک او را در مقام بس والائی قرار می‌دهد که تنها از انسان‌های خود ساخته، محتاط، و با تربیت عالی انتظار می‌رود. اینکه انسان غیر معصومی چنان باشد، که انسان معصوم می‌تواند باشد، کار بس قابل قدری است.
اما اینها و امثال شان، سبب نشد او مظلومانه زندگی نکند و مظلومانه چشم از جهان فرو نبندد. او در وضعی زندگی کرد که مقدس‌مآب ترین انسان‌های هم‌عصرش فتوای تکفیرش را صادر کرده بودند، و در حالی در مسجد و در واقع مرکز حکومتش ضربه خورد که بسیاری معتقد بودند او اهل نماز هم نیست!!!
این از عجائب دنیای ماست که هر که پاک‌تر متهم‌تر! تو از این قیاس کن انسان‌های بزرگ دیگر را که در تاریخ نقطه عطفی بشمار میروند از سید جمال الدین افغانی، تا گاندی، تا نلسون ماندلا، تا چگوارا، تا بابه مزاری، و تا...
این عجیب است و البته اگر چنین نبود، عجیب تر می‌نمود!

این تولد خجسته بر تمام انسان‌های باورمند به کرامت انسانی مبارکباد