مقاله 48) کیانیان یا هخامنشیان ؟
هخامنشیان بجز کیانیان و کورش هخامنشی بجز کیخسرو کیانی و داریوش اول و دوم هخامنشی بغیر از دارای اول و دوم کیانی، یک سخن غیر قابل اثبات است.
مقاله 47) تخت جمشید، معبد سلیمان، یا کاخ ملکه هُمای بلخی
بدون تردید بناها و آثار باستانی موسوم به تخت جمشید، که آثار معماری رومی و آثار عقاید زردشتی یعنی ستونهای سنگی با نقش سر گاو در آن دیده میشود، ترکیبی از بقایا و ستونهای کاخ چهل منار منسوب به جمشید و بنای هزار ستونِ مَلکه هُمای بلخی و بقایای معبدِ سلیمان و آتشکدههای زردشتیان و مسجدِ جامع مسلمانان میباشند، که در قرن اخیر توسط باستان شناسان غربی، در دشت صاف و هموار، در کنار هم ناشیانه جمع و چیده شده و به نام تخت جمشید نامگزاری شده اند.
مقاله 46) جغرافیای ایران در عهد کیانی
مقاله 45) روابط فرهنگی افغانستان و ایران و موضوع جزء و کل (3)
در منابع دورة اسلامی، بخش اعظم بلاد ایران امروزی تا قرن دهم و یازدهم هجری یعنی تا دوره شاه تهماسب و شاه عباس صفوی، به مدت بیش از یکهزار سال، بنامهای فارس، عراق عجم و... یاد شده و بخش اعظم افغانستان امروزی بنام خراسان و سیستان یاد شده است.
مقاله 44) روابط فرهنگی افغانستان و ایران و موضوع جزء و کل (2)
مقاله 43) روابط فرهنگی افغانستان و ایران و موضوع جزء و کل (1)
مقاله 42) شاهنامه های منظوم و منثور پیش از فردوسی
پیش از شاهنامه فردوسی (ق 4 ق) شاهنامه های زیادی به نظم و نثر سروده شده اند. از جمله آنها تعداد نه شاهنامه را بطور دقیق میتوان نام برد، که سه تای نخستین آن به زبان اوستایی و پهلوی، و شش تای بعدی به زبان پارسی دری میباشد.
مقاله 41) آیا شاهنامه ساخته و پرداخته فردوسی است؟
باید دانست که اساس و بُنمایه های اصلی شاهنامه از خود فردوسی نیست و این حکایات و روایات از زمانهای دراز در میان بلخیان و زابلیان رواج داشته و دهن به دهن نقل می شده اند.
اينكه گفته ميشود خود فردوسي داستان سرایی و اسطوره سازی کرده و داستانها و ستاره های شاهنامه را ساخته و پرداخته است، سخني بيهوده و گزاف است. پیش از فردوسی (ق 4 ق) شاهنامه های زیادی به نظم و نثر به زبان دری در حوزة خراسان زمین یعنی بلخ و زابلستان موجود بوده است. در حقيقت می توان گفت که نخستین شاهنامه ها، نخستین نَسك (کتاب) اَوِستا و آخرين آنها شاهنامه فردوسي است.
مقاله 40) آیا شاهنامه ها افسانه است؟ (بخش 2)
مقاله 39) آیا شاهنامه ها افسانه است؟ (بخش 1)
شاهنامه ها عبارت از روایات تاریخی و داستانهای اساطیری ساکنان بومی پیرامون جبال هندوکش و بابا است، که از قدیم سینه بسینه از پیشینگان به پسینگان به میراث مانده است. نظیر این روایات بومی را در اغلب اقوام متمدن و اصیل دنیا مانند بابلیان و مصریان و یهودیان میتوان مشاهده نمود.
شاهنامه ها شامل اسامی شاهان و پهلوانان و طوایف زیر مجموعه قوم آریان و شامل نام شهرها و کوهها و رودهای سرزمین آنها در پیرامون جبال هندوکش و بابا است، و امروزه بسیاری از این طوایف و نامهای جغرافیای و تاریخی شاهنامه، در سرزمین حوزه بلخ و زابلستان و کابلستان بطور عینی و قابل تطبیق باقی مانده اند.
مقاله 38) جغرافیا و شهرهای تاریخی زابلستان
جبال مرکزی افغانستان در اَوِستا كتاب مقدس پارسيان، بنام «هَرا بُرز» و «البرز» و «اُوپارسِین» و در متون پهلوی بُندِهِش بنام جبال پارس و اَبَرسِین و در شاهنامه بنام زابلستان و زاولستان و زابل و زاول و در منابع دوره اسلامی بنام زابلستان و مملکت سام و مملکت شاه فیروز پسر کبک و سپس بنام غرجستان و غرج الشار و غورستان یاد شده است.
مقاله 37) زابلستان جایگاه کتب مقدس و سرزمین شاهنامه ها
بدون تردید باید گفت که اساس فرهنگ و تاريخ پارسی، افسانه و داستان و پَی سنگِ شعر و ادب و بنیاد شاهنامه ها و تهداب نظم و نثر پارسی دری در سرزمین زابلستان هِشته و بالنده شده است.
مقاله 36) زابلستان زادگاه پیامبران و گهواره فرهنگ و ادب پارسی
هزارستان در منابع تاریخی و جغرافیایی بنام زابلستان و زابل یاد شده است. سرزمین بلخ و زابلستان، پيشتاز و پيشگام در صحنه دين و زندگي و اخلاق بشري بوده است. هزاران سال پيش هنگامي كه جهان در تاريكي رفتارهاي ددمنشانه فرو رفته بود، کَیانیان پارسی در بلخ و زابل، با دستور «انديشه نيك» «گفتار نيك» «كردار نيك» بنياد جاودانه راستي و نيكي و آزادي و آزادگي را در پهنة زمان بي كران استوار ساختند. آنان پرچمداران آزادي و فرهنگ و پيامبران رهايي و رستگاري بودند.
مقاله 35) آریاهای پیشدادی و کیانی در فروردین یشت
فروردينيشت قديمترين و بلندترين يشتها است ... اسامي بيشتر از 350 (سيصد و پنجاه) نفر از پادشاهان و نامداران و دليران و پارسايان چه مرد و چه زن، در آن ضبط است و به فروهر هر يك جداگانه درود فرستاده شده است. فهرست اسامي از فقرة 87 با كيومرث كه نخستين بشر است، شروع شده و با فقرة 142 در ذكر نام «اِرِدَتْ فِذري» كه نام مادر سُوشيانت (منجی موعود و آخرين مخلوق اهورامزدا) است پایان يافته است. در پایان ميافزاييم كه فروردينيشت داراي بلندترين رتبة اخلاقي است و عقيده به فروهر از خصايص دين مزدِ يسنا (مزدا پرستی) است. در فهرست بلند اسامي خاص اين يشت ابداً به نامی بر نميخوريم كه يادآور پادشاهان ماد و یا عهدِ هخامنشيان يا اشكانيان و ساسانيان باشد.
مقاله 34) سرزمین آرین ها در اَوِستا و متون پهلوی
آرتورکریستِن سِن دانمارکی درین باره مینویسد: «در میان یشتها، یشت دهم (مهر یشت) بدون شک یکی از قدیمترین و شاید قدیمترین یشتها است. در بندهای 13- 14 ازین یشت منظوم، شاعر توصیف میکند که چگونه مهر از قلة کوه «هَرا» (پاراپامیزوس) بر سراسر مسکن آریایی می نگرد که در آن رودهای عظیم به جانب «اِیشکَتَ» (کابل و سند) و «پُورُوتَ» (جنوب غور) و به جانب «مَرغِیانَ» (مرو) و «آریا» (هرات) و «گَوَ» (سغد) و «خُرَسمِی» (خوارزم، ترکمنستان) جاری اند.
مقاله 33) سیزدهمین تا شانزدهمین شهر اهورایی
در این مقاله سیزدهمین تا شانزدهمین شهر اهورایی، یعنی غرجستان و بامیان و پنجاب پاکستان شرح داده شده است.
مقاله 32) دوازدهمین شهر اهورایی
در این مقاله دوازدهمین شهر اهورایی، یعنی راغ بدخشان شرح داده شده است.