مسلمانان روا دارند، کافر ماجرایی ها !

برون آ از مسلمانان، گریز اندر مسلمانی

مسلمانان روا دارند، کافر ماجرایی ها !  

اقبال لاهوری(ره)

گرچند هویت اسلامی ما در سایه غفلت های طولانی مدت، غبار ابهام گرفته و اسلام همچنانکه توسط پیامبراکرم (ص)پیش گویی و پیش بینی شده بود، در غربت تمام بسر برده و حتی از سوی خود مسلمانان نیز مهجور و متروک مانده و ناشناخته مانده است.

این مهجوریت تا آنجاست که اکنون بسیاری از ما مسلمانان نیز از اینکه اسلام چه شرایطی را برای تعیین نموده و برای مسلمان شدن یا مسلمان ماندن چه ها باید بکنیم؛ کاملا بی خبریم!

دلیل این بی خبری هم علاوه بر معیارهای متعدد معرفتی، شواهد عینی جامعه یا به تعبیر قرآن مجید، امت اسلامی است. در میان مسلمانان امروز چیزهایی بنام کارهای اسلامی انجام میشود و کارهایی به نمایندگی از مسلمانان صورت میگیرد که خدا، اسلام و پیامبر اسلام(ص) قطعا از آنها بیزار اند.

رفتار مسلمانان با خود، با دیگران، با سرنوشت و تاریخ گذشته و آینده شان، و با... چنان است که به هیچ وجه با معیارهای اسلامی سازگاری ندارد، ولی با این همه تمام این کارها و رفتارها به اسلام نسبت داده شده و از طرف دشمنان معاند و یا دوستان فریب خورده در بوق و کرنا میشود که: اینست کارنامه ای که مسلمانان ارائه داده و برنامه ای که برای آینده جهان دارند!

همه میدانیم که امروزه در نقاط مختلف کشورهای اسلامی کسانی که از نه پشت شان تاهنوز مسلمان بوده اند و مسلمان هستند، متهم به کفر و... شده بصورت وحشیانه کشته و یا حتی با استفاده از طرح جدید پشتونیست های طالب نام، ذبح میشوند!

سوال اینست که آیا براستی اعمالی از این قبیل میتواند کارنامه ها و برنامه های اسلامی را نمایندگی کنند؟ و آیا مسلمانان از طرف خداوند در مرحله اول و از سوی پیامبراکرم (ص) در مرحله دوم و بزرگان و سران مطرح اسلامی از سوی دیگر مامور به چنین اعمال شده اند؟

این نوشتار تلاش میکند پاسخ این سوال را بصورت مختصر و در ضمن چند نکته ارائه کرده و در اختیار اندیشمندان حقیقت جو قرار دهد، تا شاید بتوانیم با تکیه برمتون اصیل دینی و با ارتباط مستقیم با منابع اولیه اسلامی به هویت انسانی مان که اسلام ترسیم میکند نزدیک و نزدیک تر شویم:

نکته اول: قرآن مجید تاکید میکند:

و لا تقولوا لمن القی الیکم السلام لست مومنا... به کسانی که شهادتین برزبان جاری میکنند و میگویند مسلمان هستند، نگویید مومن نیستی! (نساء/94).

از طرف دیگر، قرآن مجید مسلمانان را از اینکه تنها هم دین و همکیش باشند، درسطح بالاتری قرار داده و همه را برادر هم خوانده است[1]. امام صادق بعنوان یک اسلام شناسی که به اعترافی همه مذاهب اسلامی، اقلا از دانشمندان و صاحب نظران بزرگ جهان اسلام بشمار میروند، این اخوت و برادر را اینگونه تبیین میکنند:

«الْمُسْلِمُ أَخُو الْمُسْلِمِ هُوَ عَیْنُهُ وَ مِرْآتُهُ وَ دَلِیلُهُ لَا یَخُونُهُ وَ لَا یَخْدَعُهُ وَ لَا یَظْلِمُهُ وَ لَا یَکْذِبُهُ وَ لَا یَغْتَابُهُ»[2].

مسلمان برادر مسلمان است، او چشم و آئینه و راهنمای اوست که به او خیانت نمکند، فریبش نمی دهد، ستم نمیکند، دروغ نمیزند، و غیبتش نمی گوید!

این ها همه در حالیست که امروزه آنچه میان دو مسلمان جریان دارد گاهی از آنچه میان دو دشمن جاری است فراتر رفته و صورت خشن تری بخود میگیرد!

نکته دوم: پیامبراکرم (ص) یک سلسله ویژگیهایی را بیان می فرمایند که باید یک مسلمان یا انسانی که میخواهد بعنوان مسلمان زندگی کند، خود را به این خصوصیات بیاراید:

1-     المسلم اخو المسلم، لا یظلمه ولا یشتمه: مسلمان برادر مسلمان است، نه بر مسلمانی ظلم میکند و نه هم(حتی) فحش میدهد[3].

2-     در حدیث دیگری اسلام را در بعد اخلاقی چنین تعریف میکند: الاسلام أن تسلم قلبک و یسلم المسلمون من لسانک و یدک: اسلام آنست که قلبت را تسلیم(حق) کنی و مسلمانان از دست و زبانت در امان باشند[4].

3-     یا در روایتی دیگر اسلام در بعد اخلاقی و رفتاری چنین شکلی بخود میگیرد: الاسلام حسن الخلق[5]. اسلام خوشروئی و خوش برخورد کردن است!   

4-     المسلم من سلم المسلمون من یده و لسانه: مسلمان کسی است که مسلمانان از دست و زبانش در أمان باشد.

جالب است که در روایتی دیگری شبیه همین حدیث که از امام صادق (ع) نقل شده بجای لفظ «المسلمون» واژه «الناس» (بمعنی مردم) بکار رفته که دایره این امنیت را بمراتب بیشتر از حال، توسعه میدهد و معنی حدیث چنین خواهد شد که: مسلمان کسی است که مردم! از دست و زبانش در أمان باشد. و این در یک تفسیر یعنی اینکه انسانها چه مسلمان و چه غیر مسلمان نباید از دست و زبان یک مسلمان بیمی داشته باشند.

و دهها حدیث و روایتی از این قبیل که همه و همه برای ایجاد یک فضای دوستانه و صلح آمیز در جهان اسلام در مرحله اول و در کل عالم در مرحله دوم بیان شده است.

با عنایت به چنین روایاتی در میابیم که وضع و حال فعلی حاکم بر جهان اسلام، بیش از آنکه اسلامی باشد؛ غیر اسلامی است و گروههای مخالفی که برای از بین بردن فضای دوستی و محبت و سلم و امنیت کار میکنند در واقع ضد اسلامی ترین نیروهایی است که مبتوان تصور کرد. نسبت دادن این نیروها به اسلام از طرف خودشان جاهلانه و از طرف دیگران دیگران غافلانه یا مغرضانه است.

دشمنان اسلام برای اینکه ماهی مقصود سیاسی خودشان را از آب گل آلود اینگونه نسبت های ناروا و نچسب صید کنند، چنین نسبت های نا روا را به اسلام و مسلمین داده و اینگونه پینه های نچسب را به اسلام بعنوان دین صلح و دوستی و برادر و برابری نسبت میدهند. بلکه بیشتر ازین ها گاهی هم دسته های دست ساخته خودشان را برای رسیدن به چنین اهداف و اغراضی بکار گرفته و از طریق آنها تبلیغات ضد اسلامی و غیر انسانی شان را دنبال میکنند.

در چنین مواقعی بر ما مسلمانان و بلکه همه دلباختگان حقیقت است که بدور از سیاست ها و کیاست های اطراف درگیر در بازی پردوام سیاست، برای درک و نیز عمل به احکام و دستورات و قوانین دینی مان تلاش کنیم و نگذاریم دام و دانه های هدفمند دشمنان دین و یا شیادان بظاهر دیندار، گول مان زده و ما را به عقده هایی گرفتار سازد که مجبور به درک نادرستی از دین شویم! چه آنکه انسان ظرفیت محدودی در درک و برداشت هایش دارد و اگر سر آب این برداشت ها عقده آلود شود، تمام این ظرفیت ادراکی را آلوده به همان درکهای عقده مندانه نموده ما را از رسیدن به حقیقت نابی که در پشت همه این ظواهر زشت و زیبا جای گرفته، دور خواهد داشت.

با همه آنچه گفته آمد، ما به همان درکی میرسیم که در شعر مرحوم علامه اقبال لاهوری بدان اشاره رفته و آن پناه بردن به اسلام و عمل به دستورات عبادی، اخلاقی، و... آن است. بدون اینکه توجهی به رفتارهای ضداسلامی و ضد انسانی برخی از مسلمانان جاهل، غافل یا فریب خورده ای که در دام دشمنان اسیر شده و به مزدوری از آنان کارهای غیراسلامی و غیرانسانی مرتکب میشوند، کرده باشیم؛ چه آنکه ممکن است برخی از مسلمانان کارهای کافرانه بکنند!

براستی که:

برون آ از مسلمانان، گریز اندر مسلمانی!

مسلمانان روا دارند، کافر ماجرایی ها !

فراموش نکنیم که وظیفه ما بعنوان یک مسلمان خوبی و مهربانی برادر وار و یا دوستانه با همه انسانهاست، چه آنکه به تعبیر علی(ع) انسانها از دو حال خارج نیستند یا برادر دینی ما می باشند یا هم شریک و همانند ما در خلقت و انسانیت!

   



[1] - إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَیْنَ أَخَوَیْکُمْ وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ. حجرات/10.

[2] - کلینی، اصول کافی، ج2 ص166.

[3] - ری شهری، منتخب میزان الحکمة، ص320. به نقل از: متقی هندی، کنزالعمال، حدیث745.

[4] - ری شهری، همان. به نقل از کنزالعمال، حدیث 5225.

[5] - همان.

نظرات 7 + ارسال نظر

تشکر.
بکتاش سیاوش درباره محکمه کرزی چه گفت؟


برادرگل وبلاگ خوبی دارید و مطلب زیبای نشر کرده اید. راجع به بحران بزرگ کشور چه می گویید؟

برادر! در وطن ما حکومت نیست خان بازی است. خان قبیله بیشتر از منافع زودگذر چند فامیلش ، فکرش به منافع ملی و کلان کشور نمی رسد. تعجب اینکه روی همین خان بازی وبی سواد سالاری بازهم تأکید دارد ودرعصر تکنالوژی و سیاست مدرن قصد جمع کردن بیش از دوهزار" تریاک زوی راکت خان" بی سواد و قرون وسطایی تحت نام شرم آور "لوی جرگه" دارد که راجع به پیچیده ترین موضوع منطقه و نحوه تعامل با پیشرفته ترین کشور جهان تصمیم بگیرند!!!!!!!!!!!!!

در زوی جرگه پیشین خبرنگاران جهان برای گرفتن عکسهای دیدنی از موجودات عجیبی که در این نمایش روی چوکیها چیده شده بودند مسابقه داشتند و هرکدام در صدد بازتاب ترسناکترین چهره هایی که در دنیای امروز فقط و فقط در جنگل اوغانستان روی صندلی ظاهر می شود بودند!
کسانی که از نزدیک با این خبرنگاران سروکار داشتند دیدند که آنها "زوی جرگه" کرزی خان را تماشایی تر از بهترین سرکهای بین المللی می دانستند و می گفتند: حکومت افغانستان اگر برای تماشای این صحنه ها هرقدر فیس بخواهند مردم پرداخت می کنند!!




آفرین خوب نوشته ی وطندار.

کرزی میخواهد که از طریق دادگاه ویژه ، از یکطرف کمیسیون انتخابات و مهمتر از همه آقای معنوی را ( که نه به زر تسلیم شد و نه به زور و نه به مقام های وعده شده ) به این شکل بد نام بسازد و از طرفی هم با جعل و تقلب ، افراد و اجنت های گوش به فرمان خودرا منحیث نماینده های ملت به مجلس معرفی کند.
اگر کرزی و کرزیان بالای کمیسیون انتخابات اعتبار ندارند پس دیگران نیز بالای رئیس و اعضای دادگاه ویژه که از گماشتگان شخص کرزی و نوکران گوش به فرمان او هستند و در مقابل پول و وعده های چرب و نرم از همه چیز خود تیر هستند ، نیز نمیتوانند که اعتبار داشته باشند.
رئیس و اعضای دادگاه ویژه شرم ندارند و خجالت نمیکشند. با دست کاری و جعل و تقلب میخواهند که نا حق و ناروا یکعده را بازنده و گماشتگان کرزی را برنده اعلان کنند.

بیدار 1390/04/05 ساعت 10:37 http://d-bedary.blogfa.com/

بله به قول خداوندگار سخن حافظ شیراز:

دل که آیینه شاهیست غباری دارد از خدا می​طلبم صحبت روشن رایی
گر مسلمانی از این است که حافظ دارد آه اگر از پی امروز بود فردایی

رازی 1390/04/05 ساعت 10:39 http://www.khawaran.com/

گپ جالبی است امروز در افغانستان به عیان دیده می شود.

پدر شیر خدا 1390/04/05 ساعت 12:07


هر روز پوست عوض می کنی؟ این دفعه خیلی ضخیم پوشیده ی دیر باز می کند.

محسن 1390/04/05 ساعت 21:49 http://rahoon.blogfa.com/

در این زمان که جامعه اسلامی بیش از پیش به اتحاد و همدلی مسلمانان نیاز دارد نوشته ای بسیار خوبی بود. اگر همه مثل شما به این موضوع توجه می کردند دیگر کمتر مشکلی در جامعه اسلامی بود.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد