گفتن و نوشتن واقع بینانه

آنچه ذیلا میخوانید، متن قسمتی از سخنرانی حضرت ایت الله جوادی آملی است که در کنگره یکصدمین سالگرد رحلت صاحب کفایه جناب آخوند خراسانی (ره) ایراد فرموده اند. 

قابل ذکر است که در این دمادم کشمکش ها تند ملی گرایان هر کشور، برای تصاحب شخصیت های بزرگ و جا افتاده، آیت الله جوادی از محدود کسانی است که هویت خراسانی بودن (نسبت به خراسان قدیم و افغانستان امروز) آخوند را بصورت آشکار و علنی بیان میکنند. 

 

... ما دِیْنی به مرحوم آخوند خراسانی داریم برای اینکه این بزرگوار بسیاری از اساتید ما را او تربیت کرد بسیاری از مراجع را او تربیت کرد اما این را ما باید با اشک بگوییم در یک خطبه‌های نمازجمعه تقریباً با اشک این مطلب را ادا کردیم که حیف افغان و افغان و افغان که به این صورت در آمد این مهد پرورش بزرگان بود اگر بوعلی است بالأخره از بلخ است اگر مولوی است بالأخره از بلخ است و این‌چنین نیست که فقط لعل بدخشان از بدخشان باشد اگر سیّدجمال است از بلخ است اگر آخوند خراسانی است از هرات است اینها افغانی‌اند اکثر شاگردان به‌نام آخوند خراسانی شدند مرجع فقهی ما شیعه‌ها آقای بروجردی کم ‌آدمی نبود مرحوم حاج آقا حسین قمی قبل از ایشان کم آدمی نبود این آقاسیّدابوالحسن کم آدمی نبود. خدا غریق رحمت کند یک سیّد بزرگواری همشهری مرحوم شهید غفاری بود که بعضی از آقایان باید بشناسنشان ما بحثی داشتیم به نام کتاب توحید مرحوم صدوق را مباحثه می‌کردیم این طبع روزگار است دیگر, در اتاقی که ما توحید مرحوم صدوق را بحث می‌کردیم این آقایان در دور نشسته بودند اتاق پر بود الآن یکی دو نفرشان زنده‌اند این طبع روزگار همین است دیگر, این سیّد بزرگوار در آن بحث توحید صدوق ما شرکت می‌کرد بعد یک وقت به من گفت فلانی ما بچه‌هایمان که به زبان آمدند نام خدا و پیامبر که یادشان می‌دهیم نام اهل بیت که یادشان می‌دهیم ولی همان طوری که به بچه‌هایمان می‌گوییم امام دوازده‌تاست نام آقا سیّدابوالحسن هم یاد بچه‌هایمان می‌دهیم, گفتم چرا؟ گفت ما را آقا سیّدابوالحسن آزاد کرد آذربایجان را آقا سیّدابوالحسن آزاد کرد این آقا سیّدابوالحسن که شاگرد آخوند خراسانی بود ما را آزاد کرد, گفتم چطور؟ گفت متّفقین آمدند ایران جنگ جهانی دوم شد ایران ارباً اربا شد شمال در اختیار شوروی سابق بود مرکز و جنوب در اختیار انگلیسیها و سایر بیگانه‌ها بود ما در آذربایجان در اسارت پیشه‌روی غلام‌یحیی بودیم با اعتبارنامه پیشه‌روی در مجلس مخالفت کردند این رفته آذربایجان تبریز آن بلوا را به پا کرد غلام یحیی در اردبیل به پا کرد می‌گفت من غفاری ـ همین شهید غفاری ـ سالیان متمادی در همین کوی و برزن آذرشهرمان تحت اسارت اینها بودیم زن و بچه ما که قدرت نداشتند حسینیه‌ها و مساجد در اختیار توده‌ایها بود شاید در جمع شما بزرگواران آذری باشند یک وقت به اتفاق آیت الله موسوی اردبیلی(حفظه الله) آن وقتی که در شورای عالی سِمتی داشتیم با هم رفتیم آذربایجان آن جریان دشت مغان و گرمی و اینها فاصله آنها با مرز شوروی یک رودخانه کوچکی است با یک قدم حل می‌شود توده‌ایها با پشتوانه شوروی سابق کلّ آذربایجان را قبضه کردند آذربایجان فقط از نظر نقشه جزء ایران بود وگرنه قدرت مرکزی هیچ سلطه و نفوذی نداشت و همه ما می‌گفت در اسارت پیشه‌‌وری و امثال پیشه‌وری بودیم وقتی رادیو اعلام کرد که سیّد ابوالحسن اصفهانی مرجع جهان تشیّع رحلت کرد مردم غیور تبریز و آذربایجان ریختند به کوی و برزن و هیئات و دسته‌جات تشکیل دادند همان روزی پیشه‌وری مجبور شد از راه رابطه‌ای که با شوروی داشت فرار کند همان روز آذربایجان آزاد شد همان روز ما از زندان بودن به در آمدیم همان روز تشیّع در آذربایجان به عظمت و جلال خود رسید هر چه مأمورینشان پیشه‌وری مغازه‌ها را باز می‌‌کردند اینها می‌بستند. خب این سیّدابوالحسن اصفهانی یکی از دست‌پرورده‌های آخوند خراسانی است این همان راه را وگرنه در نجف می‌دانید این حرفها کمتر بود این آخوند خراسانی بود که این را به بار آورد این از شاگردان آخوند خراسانی است مرحوم آقا سیّدابوالحسن اگر می‌بینید آذربایجان را شاگردی از شاگردان آخوند خراسانی آزاد می‌کند به برکت همان قیام دلیرانه مرحوم آخوند خراسانی است که ﴿عَلَّمَهُ شَدِیدُ الْقُوَی﴾ آقا سیّدابوالحسن چنین راهی داشت, چنین فکری داشت و مردم را هم این آزاد کرد امروز هم همین طور, هر وقت خدای ناکرده بیگانه بخواهد طمع کند دست و پایش را همین مردم می‌شکنند این یقینی است «از خارجی هزار به یک جو نمی‌خرند» این افغان مولوی می‌دانید آدم کوچکی نیست قبل از انقلاب خواستند برای مولوی بزرگداشتی بگیرند اگر به تعبیر مرحوم علامه رفیعی(رضوان الله علیه) اگر این دو سه مطلب در مثنوی معلوی نبود این از کتابهای متقن درسی بود این اگر فارسی نبود, اگر شعر نبود, اگر آن شذوذ را نمی‌داشت جزء متقن‌ترین کتابهای درسی بود آن روز ایران که خواست برای مولوی بزرگداشت بگیرد همین سرایندگان ادب‌پرور این سرزمین گفتند شما چه کار به مولوی دارید
تو که عقل و دین نداری چو ادای من در آری٭٭٭تو که بنده دلاری چو زنی دم از دلآرا
تو که نه دین داری نه عقل داری نه دل‌آرایی تو گرفتاری دلاری چطوری می‌توانی, خب این از افغان است آن صحیح بخاری را شما می‌بینید از افغان است بسیاری از ایرانیهای قدر از این سرزمین برخاستند به هر وسیله‌ای هست هم بر ما لازم است این فضلا و اساتید و دانشمندان افغانی را قدر بدانیم (یک) هم بر مسئولان کشورهای اسلامی لازم است در استقلال و عظمت افغان بکوشند (دو) تنها سوریه نیست, تنها لبنان نیست, تنها حزب الله نیست این عزیزان هم عزیزان ما هستند اینها را هم باید کاملاً هدایت کرد این مهد پرورش حکمت و علم و درایت و صلابت و شهامت و شهادت است این حقّی است که ما نسبت به استاد استادمان مرحوم آخوند خراسانی داشته و داریم که باید ادا بکنیم.

من مجدّداً مقدم شما بزرگواران را گرامی می‌داریم از دفتر محترم تبلیغات حق‌شناسی می‌کنیم از بزرگوارانی که مقاله‌ای نوشتند و سخنرانی کردند حق‌شناسی می‌کنیم از دبیر کنگره و گزارشگر این کنگره تشکّر و تقدیر می‌کنیم و از همه بزرگوارانی که در برگزاری این کنگره عظیم سهمی داشته و دارند تشکر و قدردانی می‌کنیم! 

...

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد