زیونا چاتا به همراه 39 همسر و 94 فرزند و14 عروس و 33نوهاش در یک خانه بزرگ زندگی میکند.البته لفظ ساختمان شاید برای توصیف آن بهتر باشد چون این منزل چهار طبقه بیش از یکصد اتاق دارد و در مرکز دهکده باکتوانگ در ایالت میزورام هندوستان قرار گرفته است آقای چانا به روزنامه سان گفت:من از اینکه بنده خاص خدا بودهام خوشحالم و او مسئولیت نگهداری از افراد زیادی را به من داده است.من از اینکه 39 همسر دارم و بزرگترین خانواده جهان را اداره میکنم خوشحالم.
اداره این اردوگاه بزرگ به انضباط نظامی نیاز دارد و زاتیانگی مسنترین همسر چانا وظیفه نظم و ترتیب دادن به امور این منزل بزرگ و شست و شو، پخت وپز و تمیز کردن را برعهده دارد. برای یک وعده غذای این عده بیش از 30 مرغ،شصت کیلو سیب زمینی و 100 کیلو برنج نیاز است.
آقای چانا سابقه ازدواج با ده زن در یک سال را هم دارد و همیشه جوانترین زن با اوزندگی میکند و سایر زنان باید در سایر اتاقها و طبقات منزل باشند. رینکمینی یکی از زنان او که 35 سال دارد چانا را خوش تیپترین مرد دهکده میداند.
مولانا با این تمثیل زیبا و رسای خویش، میخواهد بگوید، برای درک درست هر چیزی باید از وسیله مناسب درک همان چیز استفاده برد. در جایی که باید از چشم کار گرفت(دیدنیها)، گوش کاری نمیکند و نمیتواند بکند، همچنانکه در اموری که باید از گوش کار بگیریم(شنیدنیها) چشم هیچ کاره است! بعنوان مثال اگر بهترین و جذاب ترین موسیقی را هم بنوازند ولی ما بجای گوش فقط باچشم مان بدان خیره شده و به اصطلاح دو چشمی (حتی صدچشمی) هم به آن نگاه کنیم، هیچ سودی نخواهد داشته و نه فقط لذتی نخواهیم برد و به درکی راست و درستی نخواهیم رسید، که ممکن است بزرگترین سوء تفاهم عمرمان را نیز تجربه کنیم...
ادامه مطلب ...شاید شنیده اید که مولانای بلخ در مثنوی معنوی، داستان و بل تمثیلی دارد بدین مضمون که جمعی از هندوها فیلی را از هندوستان آورده بودند، در منطقه ای که مردم آن هنوز هیچ فیلی را ندیده و عکسی از آن مشاهده نکرده بودند و در یک خانه تاریک به نمایش گذاشتند. منظور آنها از همه زحمت و فوت و فن، این بود که میزان درک و فهم مردم را امتحان کنند.
قاعده نمایش آن بود که به هرکسی اجازه داده میشد فقط با مالیدن دست بر روی بدن فیل، بگوید که فیل چه نوع موجودی است! و شکل و شمایل آن چگونه است؟
ادامه مطلب ...اگر غفلت، نهان در سنگ خارا میکند ما را
جوانمرد است درد عشق، پیدا میکند ما را
(صائب تبریزی)
هر غم و دردی همیشه بد نیست بلکه برخی از غمها و دردها چیز بسیار خوبی بوده و بطور بسیار مناسبی دردهای بی درمان انسان را دوا کرده و اورا به حقایقی آشنا میکند که با نبود درد و رنج، رسیدن به این درک ها و دریافت ها شدنی نیست!